درایتالیا آثار کاوالیری فصل جدیدی در هندسه بوجود آورد. وی در سال 1629 ایدهآلهای ارشمیدس را تحت عنوان «هندسه غیر قابل تقسیمها» دنبال نمود و در 1635 نیز کتابی به همین نام انتشار داد. طبق نظر او هریک از اجزاء مرتباً تقسیم بدو میشدند و بینهایت کوچک میگردیدند. همچنین اولین جستجوهای مربوط بهحساب بینهایت کوچکها از اوست.
در نیمه دوم قرن هفدهم ریاضی بطور دقیق و کنجکاوانهای دنبال شد. سه نابغه فناناپذیر این دوره یعنیاسحاق نیوتنانگلیسی، لایب نیتس آلمانی و هویگنس هلندی جهان علم را روشن کرده بودند.
اسحاقاسحاق نیوتن
روز چهارم ژانویه سال 1643 در وولسی تورپ واقع در ناحیه لینکولشایر متولد
شد و در بیستم مارس 1827 در گذشت. وی در هیجده سالگی جزو شاگردان مجانی
وارد دانشگاه کمبریج شد و در آنجا ابتدا آثار اقلیدس و سپس هندسه دکارت را مطالعه کرد. در سال 1673 با کتاب هویگنس بنام «درباره نوسان ساعتها» که برای اولینبار اصول مکانیک
آسمانی را شامل بود آشنائی یافت. مسلماً این کتاب موجب تقویت افکار او
درباره قانون جاذبه گردید و کمکم میخواست او را بستوه آورد. در این
هنگام وی تصمیم گرفت افکاری را که تا آنروز در مغز خود محفوظ داشته بود
روی کاغذ آورد و بنا بر این از سال 1684 به نوشتن کتاب «اصول» مشغول شد.
وی تحت عنوان «حسابفلوکسیونها» روش نوینی برای پیشرفت حساب بینهایتکوچکها ایجاد نمود که باعث ترقی و توسعه علمالقوا یا دینامیک گردید.
ادامه مطلب ...
دانش
یکشنبه 6 بهمنماه سال 1387 ساعت 09:09 ب.ظ
قرن هفدهم در تاریخ
ریاضیات قرنی عجیب و معجزهآسا است. از فعالترین دانشمندان این قرن کشیشی
پاریسی بود بنام مارن مرسن که میتوان وی را گرانبهاترین قاصد علمی جهان
دانست. این شخص اطلاعات لازم را به دانشمندان میداد و به ملاقات ایشان
میرفت و هر هفته آنان را در کلبه خود جمع میکرد و وسیله تبادل افکارشان
را فراهم میساخت. و حتی برای اینکه بتواند آثار علمای مزبور را منتشر
کند، شخصاً چاپخانهای تهیه کرد و رابط مابین گالیله،دکارت،فرما و دیگران شد. به مدد همین اجتماعات بود که کولیر توانست آکادمی علوم پاریس را در سال 1666 تأسیس کند.
در سال 1609گالیله ریاضیات و نجوم را در دانشگاه پادوا در ایتالیا تدریس میکرد. وی یکی از واضعین مکتب تجربی است.
مخالفت او با اصول ارسطو
اشکالات بزرگی برای وی تولید کرد و میدانیم که در سال 1663 وی در سن
هفتاد سالگی در برابر دادگاه تفتیش عقاید حاضر شد و چون بعد از کوپرینک
اول کسی بود که حرکت زمین را به دور خورشید
تأیید کرد محکوم گردید. وی قانون سقوط اجسام را به دست آورد و مفهوم شتاب
را تعریف کرد و آن عبارت است از ازدیاد سرعت در هر ثانیه و همچنین قوانین
حرکت گلوله روی سطح افقی و سطح شیبدار نیز مطالعه نمود. گالیله موفق به
اختراع دوربینی گردید که هنوز هم نام او را همراه دارد.
در همان اوقات که گالیله نخستین دوربین خود را به سوی آسمان متوجه نمود در 31 مارس 1596در تورن فرانسه رنه دکارت بدنیا آمد.
وی به زودی با مارن مرسسن که یکی از همکلاساش بود دوست شد و پس از یکدوره فعالیتهای نظامی و مسافرتهای متعدد به پاریس و هلنددر
سال 1650 درسوئد زندگی را بدرود گفت. دکارت در میان همه کارهایش از عرضه
نمودن افکار فلسفی خود در روابط بین انسان و طبیعت غفلت ننمود. کتاب وی به
نام دیوپتریک که موضوع آن مسائل مربوط به مبحث نور بویژه انکسار میباشد جزو برجستهترین آثار اوست.
نام ریاضیدان بزرگ سوئیسی «پول گولدن» را نیز باید با نهایت افتخار
ذکر کرد. شهرت وی بخصوص بواسطه قضایای مربوط به اجسام دوار است که نام او
را دارا میباشد و در کتابی به نام «مرکز ثقل» ذکر شده است.
دیگر از دانشمندان برجسته قرن هفدهم پییردوفرما ریاضیدان بزرگ
فرانسوی است که در سال 1601 در بومون دوکانی متولد شد و در 1665 در کاستر
درگذشت.
ادامه مطلب ...
دانش
یکشنبه 6 بهمنماه سال 1387 ساعت 09:07 ب.ظ
- به دنبال ایجاد سوء تفاهمی بین پادشاه و وزیر زیرک ، شاه
دستور می دهد وزیر را در طول هفته آینده " در روزی که او نمی داند وی را
در آن روز می کشند !" ، به قتل برسانند. وزیر پس از شنیدن این دستور ، کمی
فکر می کند و سپس میگوید: شما هیچ روزی نمی توانید مرا بکشید!!! پادشاه از
او میخواهد که شرح دهد طبق چه استدلالی جلادان نمیتوانند او را بکشند؟ اگر
شما جای وزیر باهوش باشید چه پاسخی می دهید؟!!!
-> جواب: چون وزیر این استدلال را کرده بنابراین اطمینان دارد که در
هیچ روزی کشته نمی شود. پس پادشاه هرروزی که بخواهد می تواند او را بکشد
چون وزیر مطمئن است طبق استدلال قبل که کشته نمی شود!
با فرض این که شنبه اول هفته باشد؛ روز جمعه نمیتواند روز قتل وزیر باشد.
چرا که در این صورت وزیر روز قبل از آن (پنجشنبه)میداند که فردا کشته
خواهد شد و این خلاف قول شاه است. با حذف روز جمعه اگر روز قتل پنجشنبه
باشد وزیر روز قبل یعنی چهارشنبه میداند که فردا کشته خواهد شد و این
خلاف قول شاه است. به این ترتیب روز پنجشنبه هم حذف میشود. با استدلال
مشابه روزهای دیگر هفته هم نمیتواند روز قتل وزیر باشد. بنابراین در هیچ
روزی پادشاه نمیتواند قول خود را عملی کند. احتمالا این استدلال پادشاه
است. ولی مشخص است که این استدلال برخلاف ظاهر صحیح ان نمیتواند صحیح
باشد و مثلا پادشاه میتواند روز دوشنبه سروقت وزیر رفته و او را به قتل
برساند بدون آنکه وزیر از قتل خود خبر داشته باشد.
دانش
یکشنبه 6 بهمنماه سال 1387 ساعت 07:43 ب.ظ